هوش مصنوعی خلاقیت را از بین می برد ، اما فقط درصورتی که ما اجازه دهیم .
متن زیر به قلم "پت فین" معلم زبان انگلیسی دبیرستان و نویسنده مستقل در زمینه هنر، معماری و فیلم می باشد که در نیویورک زندگی می کند :
هوش مصنوعی چیزی شبیه دوربین، پرینتر، اینترنت یا هر یک از فناوریهای "مختل کننده" دیگر که اغلب با آنها مقایسه میشود، نیست.
برای جوایز رقابت Vision 2023 Architizer دسته بهترین تصویرسازی معماری به سه زیر مجموعه تقسیم شده است:بخش تصاویر فوتورئالیستی یا همان واقعگرایانه، بخش تصاویر گویا و هنری، و بخش تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی. قابل پیش بینی است که این مورد آخر برای برخی تعجب برانگیز باشد.
در همین مورد کاربری به نام ملینا توس در فیس بوک پرسیده که " چگونه ممکن است کسی برای تصویری که توسط هوش مصنوعی ایجاد شده ، جایزه بگیرد؟! ، "معیاره انتخاب چه خواهد بود؟" ، "اینکه چه کسی بهترین تصویر را از بین 50 تصویری که Midjourney در چند دقیقه ایجاد کرده است، انتخاب می کند؟"
نظرات کاربران با یک سوال چالش برانگیز به پایان رسید: «معماری که یک دستور برای هوش مصنوعی می نویسد دقیقاً همان کاری را انجام می دهد که مشتریان انجام می دهند . آیا این جمله به معماران «هشدار» می دهد؟ آیا *ادگار کافمن خالق اثر خانۀ آبشار است؟
(*ادگار کافمن : کارآفرین یهودی آلمانی اهل ایالات متحده آمریکا بود. او کارفرمای دو اثرِ معمار برجسته فرانک لوید رایت،به نام های خانه آبشار و خانه کافمن بود.)
مفهوم این جملات واضح و آزاردهنده است . شبح هوش مصنوعی معماران را مانند بسیاری از حرفه های دیگر کنار می زند. شاید امروز این اتفاق نیوفتد ... شاید فردا هم اتفاق نیوفتد ... اما به هر حال، تبر نمایان و نتیجه مشخص است. چرا تصاحب هوش مصنوعی را با اعتبارسنجی و اهدای جوایز به تصاویر آن ، آسانتر میکنیم؟
پل کِسکیز سردبیر سایت معماری Architizer، پاسخی متفکرانه به سؤالاتی که در بالا مطرح شد ، ارائه کرد . اولاً وی یادآور شد که ایجاد یک درخواست عالی برای هوش مصنوعی به آن سادگی که به نظر می رسد نیست و دوم اینکه تصاویر فوق العادۀ هوش مصنوعی اغلب نتیجه "اصلاحات" در هوش مصنوعی هستند. به عبارت دیگر، تصاویر عالی اولین چیزی نیستند که این برنامه ها تولید می کنند. برنده جایزه تصویرسازی با هوش مصنوعی در رقابت تصویرسازی 2023 احتمالاً تصویری است که تحت هدایت فردی که واقعا معمار است ، ایجاد خواهد شد.
با این حال، پل کِسکیز پذیرفت که هوش مصنوعی به عنوان یک مانع ، تفکر را در معماری کاهش داده است. او وی گفت: «من فکر نمیکنم همه یک شبه «معمار» خانههای خود شوند، اما این ابزارها، ایدهپردازی را برای تعداد بسیار بیشتری از مردم در دسترس قرار میدهند، بنابراین جالب خواهد بود که ببینیم هوش مصنوعی ما را به کجا خواهد برد …”
من با کِسکیز موافقم که تماشای چگونگی تکامل معماری و سایر رشتههای خلاقانه اکنون با وجود هوش مصنوعی و برنامه هایی مانند میدجورنی در کنار ابزارهای دیجیتالی آشناتر ، جذاب خواهد بود. من Architizer را برای گنجاندن تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی در رقابت vision امسال تحسین می کنم. چراکه این نوع کار شایستۀ بررسی و تحلیل انتقادی است. امر نامرتبط ای نیست و نباید نادیده گرفته شود.
با این وجود ، هرچند که خیلی هم نمی توانم مطمئن بگویم ، ولی من از هوش مصنوعی متنفرم و ای کاش وجود نداشت . همچنین من فکر نمیکنم به دلایلی که به طور گسترده توسط نویسندگان دیگر مورد بحث قرار گرفته است، واقعاً خیلی هم هوشمند باشد. (منظورم از "هوش مصنوعی" در اینجا این برنامه های شبکه عصبی جدید با توانایی عجیب و غریب برای تقلید از کارهای خلاقانه انسان است. من در مورد جستجوی گوگل یا ماشین حساب صحبت نمی کنم).
من فکر نمی کنم تنها کسی باشم که این نظر را دارد . گمان می کنم که بسیاری از مردم نسبت به هوش مصنوعی احساس تنفر می کنند اما از بیان آن می ترسند. آنها نمی خواهند مانند نقاشان قرن 19 که می ترسیدند مجموعه مهارت هایشان با عکاسی جایگزین شود، به عنوان یک فرد مرتجع یا فناوری گریز دیده شوند.
قابل درک است که مردم می خواهند از موضع گیری قدیمی و متعاقباً کشانده شدن به زباله دان تاریخ اجتناب کنند. اما این موضوع مانع از آن می شود که در حال حاضر ما شفاف فکر کنیم. هوش مصنوعی باید به دو دلیل کنار گذاشته شود.
دلیل اول اینکه، قضاوت دقیق درمورد تاریخ، باید با تصدیق درستیِ حرف نقاشان آغاز شود. امروزه نقاشی به هیچ وجه کاربرد تجاری 150 سال پیش را ندارد و در نتیجه افراد کمتری نقاشی را یاد می گیرند. همانطور که پیش بینی می شد، یک حوزه کامل از خلاقیت انسان تقریبا از بین رفت. خوشبختانه، نقاشی جای خود را به یک رسانه خلاق جدید و به همان اندازه غنی داد. ممکن است من یا شما از ظهور عکاسی متاسف نباشیم، اما به راحتی می توان فهمید که چرا مردم در گذشته چنین رفتاری کرده اند. تکنولوژی واقعا می تواند نحوه زندگی، تفکر و خلاقیت مردم را تغییر دهد.
دلیل دوم مهمتر است و مربوط به اساس این شبکههای عصبی است، یعنی فرآیندهای خاصی که توسط آنها، هوش مصنوعی این متون و تصاویر عجیب را همانند انسان تولید میکند. در واقع، هر چه بیشتر در مورد نحوه کار هوش مصنوعی بدانید، شوم تر به نظر می رسد. به نظر می رسد اگر هوش مصنوعی ما را تغییر دهد، دیگر این تغییر نمی تواند به نفع ما باشد.
هوش مصنوعی چیزی شبیه دوربین عکاسی نیست . این فناوری هیچ شباهتی به پرینتر ، اینترنت یا هر یک از فناوریهای "اخلال گر" دیگر که اغلب با آنها مقایسه میشود ، ندارد. برخلاف این فناوری ها، هوش مصنوعی از نظر فلسفی موذیانه است . این فناوری صرفاً ابزار خلقت افراد را تغییر نمی دهد، بلکه پایه های خود خلاقیت را تضعیف می کند.
برای درک دلیل این ادعا ، اجازه دهید با دوربین شروع کنیم. دوربین چیست؟ دوربین ابزاری برای ثبت اشیاء در جهان است. البته یک عکس دریچه روشنی به روی واقعیت باز نمی کند، اما مانند یک نقاشی، چشم اندازی الزاما محدود و نظارت شده از هنرمند یا هنرمندان را ارائه می دهد. در این مورد، عکاسی مانند هر رسانه هنری دیگر است. ابزاری ناقص برای نشان دادن واقعیت به صورت عینی که از طریق نواقصش، به ذهنیت هنرمند اجازه میدهد تا بدرخشد.
یک مدل زبانی بزرگ مانند Chat GPT یا یک مدل تصویری مانند Midjourney چیست؟ اینها ماشین هایی هستند که حجم وسیعی از داده های گرفته شده از اینترنت را به منظور درک الگوهای آماری به کار می گیرند. سپس از این الگوها برای پیشبینی خروجیهای احتمالی برای درخواستهای تولید شده توسط کاربر استفاده میکنند. در اصل، آنها به طور میانگین آنچه را که فکر می کنند می خواهید ببینید به شما نشان می دهند. همانطور که هنرمند هیتو استایرل در مقاله درخشان خود با نام "تصاویر میانگین"، برای ماهنامۀ بریتانیایی The New Left Review می نویسد، « ابزارهای هوش مصنوعی با نشان دادن میانگین، هنجار را نشان می دهند و شباهت را با شباهت جایگزین می کنند.»
ذهنیتِ چه کسی در اثری که توسط هوش مصنوعی تولید شده ، بیان می شود؟ در واقعیت هر کدام از ما یک ذهن منحصر به فرد داریم. ابزارهای هوش مصنوعی مانند یک خون آشام، از کار میلیون ها هنرمند بی چهره تغذیه می کند و هر چیزی را که در کار آنها منحصر به فرد است از بین می برند. حتی اگر درخواستها را تغییر دهیم تا خروجیهایی به نظر جدیدتر ایجاد کنیم ، همچنان نمایش «تصاویر میانگین» یا بازنمایی های آماری ،مخرج مشترک خروجی همه آنها است. در بهترین حالت، این تصاویر فرستاده هایی از ناخودآگاه جمعی ما هستند و در بدترین حالت، آنها کلیشه هستند. و در واقع هیتو استایرل (هنرمند و نویسنده ) بین روش تولید تصویر توسط هوش مصنوعی و پرتره های ترکیبی ایجاد شده توسط *فرانسیس گالتون ارتباط برقرار می کند.
(* گالتون: مخترع، جغرافیدان، هواشناس، جستجوگر مناطق حارهای، از پیشگامان علم ژنتیک، مردمشناس و آماردان بود.. او بنیانگذار علم بهنژادی بود که در آن اعتقاد بر این است برخی از نژادها بر برخی دیگر برتری دارند.)
در دهه 1880، گالتون با قرار دادن صدها چهره بر روی یکدیگر و محو کردن جزئیات و فقط باقی گذاشتن مخرج های مشترک میان این چهره ها و ویژگی هایی که اعضای این گروه های نژادی به صورت مشترک داشتند، تصاویری از "انواع" نژادی ایجاد کرد. به این معنا که او کاریکاتورهای نژادپرستانه خلق کرد اما به آن ها جوهره علم بخشید.
این تنها هدف گالتون نیست که ما باید از آن ابراز تأسف کنیم، بلکه روش او هم هست . یک خشونت ذاتی در فرآیند تعمیم او وجود دارد و آن ، فرآیندِ هموار کردن تفاوت ها برای انطباق با پیش فرض های ایدئولوژیک او است. و این همان روشی است که برنامه های هوش مصنوعی با آن کار می کنند . این همان کاری است که آنها اساسا و طبق تعریف انجام می دهند.
در یک عکس یا نقاشی، خود شی به ناچار گم می شود و این موضوع اغلب برای هنرمندان خوشایند نیست. با این حال در یک رندرِ هوش مصنوعی، خود شی حتی یک نقطه مرجع مرتبط هم نیست. آنچه شما به آن نگاه می کنید یک دیدگاه تفسیری از یک شی یا یک ایده نیست، بلکه مدلی از الگوهای موجود در داده ها است. تجسم هوش مصنوعی از یک ساختمان ممکن است شبیه رندر دیجیتال ای باشد که توسط یک هنرمند ایجاد شده است، اما قطعا به طور کلی تجسم هوش مصنوعی بسیار متفاوت از رندر یک هنرمند است.
هوش مصنوعی خلاق و باهوش نیست. بلکه فقط جدیدترین روش برای بسته بندی نیروی کار انسانی به شکل مرموزِ یک کالا است. همانطور که می بینم، نخستین و فوری ترین خطرِ هوش مصنوعی این نیست که کار ما را از ما بگیرد، اگرچه این امر برای بسیاری یک خطر است. ولی خطر اصلی این است که ما بیش از حد به استفاده از این برنامه ها و تعامل با خروجی های آنها عادت خواهیم کرد و کم کم مثل آنها فکر می کنیم. داده ها جایگزین اندیشه به عنوان آشناترین مدل از واقعیت و پنجره دید ما به جهان خواهند شد.
برای بازگشت به نقطه شروع، باید بگویم که Architzer حق دارد تصاویر هوش مصنوعی را در مراسم Vision Awards خود قرار دهد. این گونه جدیدی از تصویر است که ما به عنوان یک جامعه ، چه بخواهیم و چه نخواهیم باید یاد بگیریم چگونه با آن زندگی کنیم. اما خوانندگان نیز حق دارند که سوء ظن های خود را داشته باشند. درحالی که ممکن است تلاش برای متوقف کردن فناوری در مسیر خود ، بیهوده باشد . احمقانه است که وانمود کنیم نتایج پیشرفت فناوری همیشه خوب هستند.می دانیم که اینطور نیست، و هوش مصنوعی یکی از مشکلسازترین نوآوریهای فلسفی خواهد شد.
مطالب مرتبط
افراد دارای مهارت در این زمینه
در صورتی که در این زمینه تخصص یا مهارتی دارید، پس از ثبت نام در سایت و تکمیل فرم مشخصات شخصی ، پروفایل خود را به لیست زیر اضافه نمایید .
سلام بنظرم ابزار مناسبی برای طراحی نیست حتی ممکنه طراحی هاش قابل اجرا هم نباشه