www.FardidBanaMandegar.ir
مـدیـریـت و اجـرا
نرم افزارهای معماری و طراحی هوش مصنوعی
نرم افزار Visoid
نرم افزار Veras از شرکت evolvelab
نرم افزار Transcend
نرم افزارTestFit
نرم افزار Stable Diffusion از شرکت Stability AI
نرم افزار Skema
نرم افزار Scout از شرکت Asseter.ai
نرم افزار qbiq
نرم افزار PromeAI
نرم افزار NovArch AI
نرم افزار MyArchitectAI
نرم افزار Morphis از شرکت EvolveLAB
نرم افزار mnml.ai
نرم افزار Midjourney
نرم افزار Maket
نرم افزار LookX AI
نرم افزار Laiout
نرم افزار Kolega.Space
نرم افزار Kaedim
نرم افزار Interior AI
نرم افزار Hypar
نرم افزار Hektar
نرم افزار Gaia: مخفف کلمه Generative AI Architect
نرم افزار Finch
نرم افزار DALL•E / بخشی از نرم افزارهای شرکت OpenAI
نرم افزار Coohom
نرم افزار CONIX.AI
نرم افزار Autodesk Forma
نرم افزار ArkoAI
نرم افزار ARK
نرم افزار ARCHITEChTURES
نرم افزار Aino
Adobe Photoshop
با گذشت بیش از 20 سال از اولین ارائه من درمورد پیش ساخته سازی در مجله Dwell، این روش ساخت و ساز هنوز به وعدههایش عمل نکرده است، اما من معتقدم که میتواند.
متن از خانم آلیسون آریف
خانه سیاه و سفید، طراحی شده توسط شرکت معماری اندرسون اندرسون که روی جلد اولین شمارۀ مربوط به پیشساخته سازی در مجله Dwell به تصویر کشیده شده بود، خانهای نبود که برای همه مناسب باشد. این خانه دارای ویژگی منحصر به فردی بود که با نحوه کار بازار مسکن مغایرت داشت؛ به عنوان مثال، ارزش این خانه به متراژ یا سقفهای طاقدار یا ارزش فروش مجدد آن نبود. این خانه به طور مشخص برای افرادی که قرار بود در آن زندگی کنند طراحی شده بود و ساخت و ساز مدولار بهترین راه برای به ثمر رساندن آن بود.
پیدا کردن پروژههای این چنینی برای آن شماره از مجله که در آوریل 2001 منتشر شد، کار آسانی نبود. خانه پیشساخته ننگ بزرگی باخود به همراه داشت. در واقع، آن ننگ به قدری بزرگ بود که معمارانی که از پیش ساخته سازی استفاده می کردند، مشتاق تبلیغ این واقعیت نبودند. اما به دلایلی، این موضوع مورد توجه قرار گرفت. به طوری که من کتابی با عنوان " خانه پیش ساخته" در مورد آن نوشتم (با همکاری همسرم، برایان بورکهارت، که آن را طراحی کرده بود) و وقتی این کتاب در سال 2002 منتشر شد، سیل علاقه مندی به این خانه ها سرازیر شد. نه به این معنی که این کتاب باعث شد بسیاری از معماران به دنبال ساختمانهای مدولار بروند، بلکه به این معنی که به معمارانی که با خانه پیش ساخته سر و کار داشتند، نشان داد که آنها تنها نیستند و اینکه مشتریان بالقوه نیز مجذوب این نوع خانه ها شدند.
ما در مجله Dwell، شروع به مطرح کردن سازۀ خانههای پیشساخته به عنوان وسیلهای برای رسیدن به یک هدف کردیم، روشی برای به واقعیت تبدیل کردن خانههای با طراحی خوب، برای افراد بیشتر. شرکتها در حال ساخت هزاران خانه به طور همزمان بودند و حومههای شهری را در سراسر کشور ایجاد میکردند. اما طراحی بسیاری از این خانهها، طوری بود که از هر زمینه یا سبکی که ممکن است سعی در تقلید از آن داشته باشند، جدا شده بود. به یاد دارم حدود سال ۲۰۰۲ خواهرشوهرم خانهای را که او و شوهرش در اورنجکانتی خریده بودند، توصیف میکرد: آنها میتوانستند نمای "*گوتیک" یا نمای "*کرفتسمن" را انتخاب کنند، اما خانهها یکسان بودند، و فقط حق انتخاب نماها به آن اضافه شده بود.
(*گوتیک : سبکی در معماری اروپایی است که به دلیل استفاده از قوسهای نوکتیز، طاقهای ریب، پشتبندهای معلق و پنجرههای شیشهای بزرگ معروف است.)
(*کرفتسمن: در این سبک معماری اصولاً از فضاهای وسیع، مواد طبیعی و عادی مانند چوب، سنگ، آجر، شیشه و کاشی و همنطور تعداد زیادی پنجره استفاده می شود.)
اکنون که تقریباً ۲۵ سال (!) از آن اولین شمارۀ خانه پیشساخته میگذرد، با نگاهی به صفحات مجله Dwell، میتوان نمونههای فوقالعاده زیادی از خانههای پیشساخته را دید. با این وجود، تعداد زیادی از آنها مقرون به صرفه یا به آن ارزانی که ممکن است فکر کنید، نیستند، و نکته قابل توجه این است که این روش ساخت و ساز به آن اندازه که ما سالها پیش فکر میکردیم گسترده نیست.
جورج نلسون، که بسیاری او را بنیانگذار طراحی مدرن آمریکایی میدانند، در سال ۱۹۵۷ در کتاب «مسائل طراحی» نوشت: «مشکل امروز ما این نیست که آیا باید پیشساخته سازی کرد یا نه. این سوال قبلاً پاسخ داده شده است.» نلسون در ادامه نوشته که مشکل این است که «چگونه خانه را از لحاظ فنی به سطح یک یخچال، یا ابزارآلات اتوماتیک، یا یک خودرو برسانیم و از این تکنیک خانه های پیش ساخته برای ارتقای ارزشهای انسانی استفاده کنیم.»
آه، همیشه بسیار ناامیدکننده و واقعاً تحقیر آمیز است که به گذشته برگردیم و ببینیم که خیلی کم پیش رفت کردهایم. بین سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۴۰، بیش از ۷۰هزارخانه پیش ساخته توسط شرکت سیرز فروخته شد. امروزه در ایالات متحده، درصد خانههایی که با استفاده از ساخت و ساز مدولار ساخته میشوند، سالانه حدود سه درصد یا حدود 70هزار خانه در سال است.
در بسیاری کشورهای دیگر، پیشساخته سازی یک هنجار است و خانههای مدولار از انگ اجتماعی که در ایالات متحده دارد، مبرا هستند و این موضوع عمدتاً به این دلیل است که سرمایهگذاری برای ساخت آنها به درستی انجام شده است. برای مثال، در ژاپن، ۱۵ درصد از خانهها از جنس فولاد پیشساخته هستند. در سوئد، تا ۴۵ درصد از ساختوسازها صنعتی شده است و تخمین زده میشود که ۸۵ درصد از خانهها دارای عناصر پیشساخته هستند. هیچکس از این بابت نگران نیست. این فناوری است که سازههای خوشساخت را با قیمتهای مختلف ارائه میدهد، مثل واحدهایپیش ساخته برند Ikea.
با این حال، در ایالات متحده، پیشساخته سازی هنوز بهطور کامل از شرِ یکی دانسته شدن با پارکینگهای تریلری و کانتینرهای دونفره خلاص نشده است. این بدبینیِ ناشی از ارتباط، کاملاً بیپاسخ نمانده است. بسیاری از خانه های پیشساخته ارزان و بیکیفیت هستند. این امر باعث میشود انجمنهای مالکان خانه و مؤسسات مالی و شرکتهای بیمه در مورد خانه های پیشساخته محتاط باشند. چرا وقتی ساخت و ساز سنتی به خوبی کار میکند، روی پیش ساخته سازی قمار کنیم؟ چرا وقتی صنعتی هست که میتواند به خوبی شغل ایجاد کند، فرآیندهای ساختوساز را ساده کنیم؟ چه خانههای پیشساختۀ یکبار مصرف و طراحیشده توسط معماران را در نظر بگیریم (مثل نوعی که توسط مجلهDwell معرفی شده بود) و چه خانههای پیشساختۀ کارخانهای، این روش ساختوساز با چالشهایی از جمله وامدهندگان سرسخت، اتحادیههای کارگری و بیمهگران ریسکگریز مواجه میشود. این موارد تنها تعدادی از موانع موجود هستند.
و با این حال، این موارد مانع از تلاش مردم برای ساخت خانههای پیشساخته نشده است.
ناگهان، به نظر میرسید که این انگ از روی پیش ساخته سازی در حال محو شدن است. بنابراین، از آنجایی که من جوان و مشتاق (و سادهلوح) بودم، ناشر مجلهDwell را متقاعد کردم که نوشتن در مورد خانه های پیش ساخته کافی نیست و ما باید یک مسابقه بینالمللی برای طراحی یک خانه پیشساخته مدرن و مقرون به صرفه برگزار کنیم. ما قیمت خانه پیشساخته مان را ۲۰۰ هزار دلار (حدود ۳۵۰ هزار دلار امروز) انتخاب کردیم. عددی که برای دفتری پر از آدم در سانفرانسیسکو (جایی که میانگین قیمت خانه در آن زمان، حدود نیم میلیون بود) منطقی به نظر میرسید. اینکار قرار بود مسیر را برای ارائه معماری مدرن به افراد بیشتر با قیمتی معقول هموار کند. استدلال من این بود که این همان چیزی بود که خوانندگان ما آرزویش را داشتند.
ما با یک مشتری واقعی که شرکت معماری Res4 را به عنوان معمار خود از بین گروهی از 16 شرکت دعوت شده انتخاب کرده بود، یک خانه دو خوابه، به همراه دو و نیم سرویس بهداشتی و 2400 فوت مربع مساحت را در پیتسبورو، کارولینای شمالی ساختیم. این خانه مدرن بود، اما افسوس که قطعاً مقرون به صرفه نبود. حفاری برای جادۀ منتهی به خانه و فونداسیون، حداقل نیمی از بودجه را به خود اختصاص داده بود. البته کارهای تیم تبلیغاتی ما هم هزینهها را کاهش داد: اهدای سیستمهای آشپزخانه و کابینتهای گرانقیمت در ازای فضای تبلیغاتی، هزینههای واقعی خانه را کم کرد و ارزش آن خانه را به طرز چشمگیری افزایش داد. منحنی یادگیری کارخانه زمان بر بود زیرا آنها به انجام این نوع پروژههای یکباره عادت نداشتند. این پروژه به پول و صبر نیاز داشت که ما به طور فزایندهای در حال از دست دادن آنها بودیم. افراد واقعی منتظر بودند تا به آن خانه نقل مکان کنند و ما باید برنامه انتشار مجله را در نظر میگرفتیم.
مطالب مرتبط
افراد دارای مهارت در این زمینه
در صورتی که در این زمینه تخصص یا مهارتی دارید، پس از ثبت نام در سایت و تکمیل فرم مشخصات شخصی ، پروفایل خود را به لیست زیر اضافه نمایید .