چگونه ساختمان ها می توانند برای استفادۀ همه افراد مناسب باشند؟
نوشتۀ انریکه تووار
وقتی صحبت از ایجاد فضاهایی میشود که برای همه مناسب باشد، یکی از مهمترین چالشهای معماری، تنوعی است که در افراد، نیازهای آنها و نحوه ادغام آنها در یک طرح وجود دارد . در این میان معلولیت بیش از یک شرط است. آنها شیوه ای از زندگی بر اساس تنوع انسانی دارند که نیازمند راه حل های معماری است که به معنای تنوع بیشتر در نیازهای یک طرح است.
بر اساس داده های بانک جهانی، تخمین زده می شود که 1 میلیارد نفر ( معادل 15 درصد از جمعیت جهان ) با نوعی از معلولیت زندگی می کنند. در آینده، و با توجه به روند جهانی پیری جمعیت، این درصد می تواند به میزان قابل توجهی افزایش یابد. برای رویارویی با این چالشِ رو به رشد، معماری باید به سرعت سازگار شود و این به دلیل نقشی است که محیط های ساخته شده در ایجاد مانع یا ایجاد راهی برای دربرگرفتن تمام افراد با انواع مختلف ناتوانی ها، افراد مسن و همچنین گروه های متنوعی که جمعیت کثیر انسانی را تشکیل می دهند، دارد.
دسترسپذیری و *طراحی جهانی معمولاً با رمپها و *سنگفرشهای لمسی همراه است، زیرا عناصری هستند که بیشترین حضور را در محیطهای ساخته شده دارند و معمولاً توسط محدودیت های الزام آور، مورد نیاز هستند. برای فراتر رفتن از این الزامات، طراحی و فناوری نوآورانه، میتواند از جمله راه حلهای مختلفی باشند که در آینده با هدف ارتقای همه شمول بودن به کار گرفته می شوند. برای انجام این کار، درک ناتوانی به گونه ای فراتر از یک وضعیت مرتبط با سلامتی و درک آن به عنوان بخشی از چالش های معاصر جامعه، مهم است.
(*طراحی جهانی : به گونهای از طراحی ساختمانها، محصولات یا محیطهایی اطلاق میشود، که برای همه افراد، بدون توجه به سن، ناتوانی یا عوامل دیگر قابل دسترس باشد.)
(*سنگفرش لمسی: کفپوش های لمسی و هشدار دهنده شامل الگویی از نقاط یا گنبدهای قابل تشخیص هستند که برای افراد نابینا یا کسانی که دچار اختلال بینایی هستند و از عصای سفید استفاده می کنند طراحی شده است تا اطلاعات ایمنی حیاتی، خطرات قریب الوقوع و نقاط تصمیم گیری به آنها مخابره شود)
همه شمول بودن، دسترسی پذیری و طراحی جهانی در معماری، زمینههایی هستند که با وجود پتانسیل و مزایای بسیار هیجانانگیزی که دارند ، کمتر مورد بررسی قرار گرفتهاند،. حتی زمانی که الزامات اجباری در این زمینه ها وجود دارد، عدم توجه عمیق به آنها می تواند به طرز دردناکی محسوس باشد. دائماً به نیازهای الزام آور بهطور ناقص پرداخته میشود یا در طرح ادغام نمیشوند و تنها بهعنوان یک موضوع که باید بررسی شود، و نه بهعنوان بخش اساسی از پروژه، به آنها نگاه می کنند. آینده میتواند راهحلهایی را به همراه داشته باشد که با رویکردی کلینگر اعمال شود، رویکردی که اکنون نمیتوانیم آن را تصور کنیم، و روندهایی که احتمالاً در سالهای آینده تکرار خواهند شد .
رفت و آمد در محیط ها با به کارگیری بیش از یک حس
با توجه به رابطه ای که بین معماری و حواس چندگانه انسان وجود دارد، تأثیر مصالح و استفاده آگاهانه از آنها در فرآیندهای طراحی، امری تعیین کننده است. ناتوانی های حسی، مانعی برای درک محرک ها از محیط اطراف ایجاد می کند و در نتیجه، شناسایی عناصر کلیدی معماری از اهمیت بالایی برخوردار است.
برجسته کردن ابعاد و بافت عناصر معماری، یک استراتژی تکرارشونده در آینده خواهد بود . انجام این کار نحوه شناسایی عناصر معماری را تسهیل کند. این همان کاری است که دیوید چیپرفیلد برنده *جایزه پریتزکر در پروژه های خود انجام می دهد، اینکه مواد را به نمایش می گذارد و آنها را از طریق کنتراست برجسته می کند، فضا را ساده سازی می کند و نحوه قرار گیری انسان در آن محیط از طریق لمس و دید است . در موزه هنر سنت لوئیس ، استفاده از وجوه خالص در فضاها، برای ایجاد درک ساده ای از فضا، امری تعیین کننده است. تضاد بین مصالح و رنگ ها واضح است. دیوارهای سفید رنگ ، از چوب کار شده روی کف و ستون های بتنی فوقانی ، متمایز هستند.
(* جایزه پریتزکر: هر ساله به معماران زنده ای اعطا می شود که آثار خلق شده توسط ایشان بر ترکیبی از صفات تعهد، بینش و استعداد دلالت دارد و به نوعی به بشریت خدماتی ارزنده، قابل توجه و پیوسته، از طریق هنر معماری ارائه نموده اند)
وقتی صحبت از رنگ می شود، تضاد فراوان به طور گسترده ای در تابلوهای نقاشی استفاده می شود. این استراتژی را می توان با شناسایی فضاها از طریق تضادهای رنگی، در معماری به کار برد و به عناصر ساختاری، پله ها، درها و مبلمان، تعمیم داد تا افراد دارای ناتوانی ذهنی و کم بینایی، بتوانند به راحتی در طول حرکتشان در مسیر، عناصر را متمایز کنند.
استفاده از نور به عنوان یکی از مصالح: تضادهایی که مسیرها را ایجاد می کنند
استفاده از نور به عنوان یکی از مصالح نیز می تواند به طور گسترده برای راهنمایی افراد کم بینا مورد استفاده قرار گیرد. ترکیب حجمهای متضاد، نقطه های کانونی و سایه روشن ها در راهروها، حیاط خلوت ها و لابیها، تضادهای بصری ایجاد میکند که به وضوح عناصر مختلف معماری را مشخص میکند و علاوه بر جذابیت بصری، برای بهبود درک فضا نیز کاربردی هستند. این یک مثال از راهکارهایی است که می توان از آنها به نفع طراحی استفاده کرد و تأثیر قابل توجهی را مشاهده کرد.
طراحی آگاهانه برای بهره بردن از تابش نور خورشید، یکی دیگر از راهکارهای چند بعدی است. همانطور که چشم انسان می تواند تضاد زیاد بین رنگ ها را تشخیص دهد، می تواند تضاد سایه روشن ها را نیز درک کند. در طراحی ، حساسیت دید چشم ما به نور مستقیم خورشید را می توان فیلتر کرد و از طریق حیاط خلوت ها و نورگیرها در پروژه ها ادغام کرد.
توجه دقیق به ارتفاع، جهت، و اندازه در و پنجرهها میتواند عناصر داخلی را از طریق نور برجسته کند و دید آنها را بهبود بخشد، علاوه بر این مزایایی در بهرهوری انرژی ساختمان ایجاد میکند.
فضاهای داخلی ساده تر و بازتر
در سرتاسر جهان، مردم بیش از هر زمان دیگری عمر می کنند. اکثر جمعیت کنونی جهان دارای امید به زندگی برابر یا بیشتر از 60 سال هستند که به معنای افزایش تعداد و همچنین نسبت افراد مسن در جمعیت است.
با توجه به اینکه معماری اغلب بازتابی از نیازهای مربوط به دوران خود است، میتوان انتظار داشت که برخی از عناصر معماری برای انطباق با الزامات طراحی این گروه جمعیتی، تکامل یابند. فضاهای بزرگ با نور طبیعی فراوان می تواند یک روند بالقوه در طراحی باشد، زیرا انتظار می رود جمعیت افراد بالای 60 سال تا سال 2050 دو برابر شود. با این افزایش، نیاز به فراهم کردن فضاهای امن ، هم برای حالت ایستاده و هم دسترسی به صندلی چرخدار احساس می شود. به این ترتیب افراد می توانند آزادانه فعالیت های خود را در خانه های سالمندان، محل کار و فضاهای تفریحی انجام دهند.
پلهها و راهروهای عریض تر، محیط هایی با فضای بیشتر برای مانور و مصالح ساده میتوانند در طراحی فضاهای مسکونی و اقامتگاهها در آینده به طور ثابت وجود داشته باشند. ایجاد مسیرهای حرکت آزادانه و بدون ناهمواری، همچنین به حذف موانع حرکتی که در حال حاضر هنوز در معماری وجود دارند، کمک خواهد کرد.
مبلمان مناسب برای استفادۀ همه
بدن انسان، نقطه مرجعی برای ساخت و ساز محیط ما بوده است، اما تنوع ویژگی های فیزیکی، هر فرد را منحصر به فرد و متفاوت از دیگران می کند. همانطور که معماری اساساً با بدن انسان و تناسبات آن مرتبط است، مبلمان نیز به همان شیوه، اما در مقیاس کوچکتر، با این موضوع مرتبط است.
در طول تاریخ، مدلهای مختلف الگوی انسانی، از انسان ویترویوسی گرفته تا مدل لوکوربوزیه، در معماری و طراحی مورد استفاده قرار گرفتهاند، مشکل این مدل ها این است که اگر در نظر بگیریم که مبتنی بر مدل های اروپایی محور و مردانه هستند و با هیکلی یکدست نشان داده شده اند، و جهانی بودن خود را از دست می دهند. این رویکرد هر گونه تغییری را که با این استانداردهای تعیین شده مطابقت ندارد، نادیده می گیرد.
در پاسخ به تنوع فیزیک های بدنی که وجود دارد، در آینده شاهد طرحهای پیشنهادی طراحی مبلمان خواهیم بود که استانداردهای ارگونومیک را به چالش میکشند و با شرایط، الگوها و اشکال مختلف بدن سازگار میشوند.
نوآوری هایی که در معماری گنجانده شده است
ترکیب تجزیه و تحلیل داده ها با نقشه برداری شهری
نقشهبرداریِ دسترسی پذیری، در شهرها برای شناسایی مکانهایی که شرایط آنها اجازه میدهد فعالیتها آزادانه، مستقل و بدون موانع انجام شود، مهم است. Kepler.gl نام یک ابزار تجزیه و تحلیل مکانی برای عموم مردم و برای مجموعه داده های در مقیاس بزرگ است که به کاربران اجازه می دهد تا دسترسی در محیط های ساخته شده را در ابعاد مختلف نقشه برداری کنند و این امکان را برای شناسایی مناطقی که برای رفت و آمد راحت تر هستند فراهم می کند و مشخص می کند کدام مناطق ممکن است موانعی ایجاد کنند .
این ابزار کاربردهایی مانند نقشه برداری از دو منطقه شهر ویگو اسپانیا پیدا کرده است که سطح دسترسی به اوقات فراغت کودکان در هر ساختمان در آن مشخص شده است. این نقشه شامل محاسبه تعداد قدم ها و مسافتی است که کودک باید بدون کمک بزرگسالان برای رسیدن به نزدیکترین محیط ویژه کودکان طی کند. با این تحلیل، به هر ساختمان بسته به سطح دسترسی آن، یک مقدار عددی داده می شود.
روشنایی و وسایل هوشمند
در چند سال اخیر شاهد بوده ایم که چگونه انواع مختلفی از فناوری های هوشمند در زندگی روزمره مردم جا افتاده اند. دستگاه ها در بخش های مختلف، متنوع شده اند و جایگاه خود را از خانه ها گرفته تا ساختمان های بزرگ پیدا کرده اند.
نورپردازی ، به عنوان یک عنصر ذاتی معماری، بسیار سودمند خواهد بود زیرا سیستم های پیشرفته ای را می بینیم که می توانند به روشی کمتر پیچیده و از راه دور کنترل شوند و تغییر محیط ها و سطوح روشنایی را برای هر کسی بدون تعامل فیزیکی و توسط کنترل از راه دور آسان تر می کند.
از مزایای سیستم های هوشمند این است که ساختمان ها را به محیط هایی با ارتباط بهتر تبدیل می کند که در آن نیازها و ترجیحات کاربران در اولویت قرار می گیرند. کنترل بدون تماس فیزیکی، فرمانهای صوتی یا فرمان دادن با حرکات دست، قابلیت استفاده بیشتر را برای همه افراد، صرف نظر از اینکه افراد معلول هستند یا نه، امکان پذیر میسازد و محیطی را پدید می آورند که استفاده از دستگاههای فیزیکی در آن، کمتر ضروری به نظر میرسد.
صرف نظر از اینکه آینده چگونه خواهد بود، چندین پیشنهاد امیدوارکننده از طریق رویکردهای مختلف طراحی در حال ظهور هستند. برای یک معمار، رویکردهای زیادی برای بهبود همه شمول بودن یک طرح از طریق معماری وجود دارد که همراه با بهبود سیاستها و قوانین میتواند به دنیایی انسانیتر برای همه منجر شود.
مطالب مرتبط
افراد دارای مهارت در این زمینه
در صورتی که در این زمینه تخصص یا مهارتی دارید، پس از ثبت نام در سایت و تکمیل فرم مشخصات شخصی ، پروفایل خود را به لیست زیر اضافه نمایید .