چگونه معماری جنبشی می تواند فضاهای عمومی را بهبود ببخشد؟
پیشرفتهای فناوری راه را برای یک رویکرد انقلابی در معماری هموار کرده است، رویکردی که شامل پاسخگویی و حرکت است. این مفهوم که "معماری جنبشی" نامیده می شود به ساختمان ها اجازه می دهد تا به صورت پویا با محیطِ همیشه در حال تغییرِ خود، سازگار شوند. امروزه، اصول معماری جنبشی معمولاً برای افزایش پایداری زیست محیطی ساختمان ها، به ویژه از طریق نما، اعمال می شود. با این حال، معماری جنبشی این پتانسیل را دارد که بر محیط ساخت بشر، از جنبه های دیگری نیز تأثیر بگذارد. معماری جنبشی در مورد فضاهای عمومی، نویدهای بسیار زیادی دارد و فرصت هایی را برای دسترسی بیشتر و فراگیرتر و کاربرپسندتر کردن این فضاها ارائه می دهد. معرفی عناصر جنبشی در فضاهای عمومی، فرضیات قدیمی در مورد معماری به عنوان یک چیدمان منفعل را به چالش می کشد و آغازگر عصر جدیدی از محیط های شهری تعاملی و جذاب است.
در حوزۀ فضای عمومی، معماری جنبشی به عنوان یک رابط پاسخگو عمل می کند که به طور یکپارچه فضاها، فعالیت ها و جوامع را به هم متصل می کند. با استفاده از اصول طراحی نوآورانه، فضاهای عمومی را می توان به طیف وسیعی از عناصر پویا، از جمله سایبان های جمع شونده، چیدمان صندلی های متحرک، و سطوح شیب دارِ قابل تنظیم مجهز کرد. این ویژگیها ، فضاهای عمومی را بسیار تطبیقپذیر می کند و آنها را با عملکردها و فعالیتهای متنوع سازگار کرده و در عین حال از دسترسی و فراگیر بودن پشتیبانی میکند.
مدت ها قبل از اینکه اصطلاح «معماری جنبشی» به رسمیت شناخته شود، طراحان عناصر متحرک را در ساختمان ها و فضاهای عمومی ترکیب می کردند. از رمپهای مکانیکی و آسانسور گرفته تا دربهای خودکار، این مداخلات ساده، راه را برای یک محیطِ ساخت بشرِ همه جانبه تر هموار کرد. ویژگیهای جنبشی به افراد معلول حرکتی قدرت میدهد تا آزادانه و به طور یکپارچه در فضاهای عمومی حرکت کنند و موانع فیزیکی را که زمانی مشارکت آنها در جامعه را محدود میکرد، از بین ببرند.
ظهور فناوریهای هوشمند، امکان ایجاد فضاهای عمومی قابل دسترس را از طریق استفاده از عناصر جنبشی بیش از پیش گسترش داده است. اکنون طراحان میتوانند کاربردهای خلاقانهتری از معماری جنبشی را بررسی کنند و مرزهای محیطِِ کاربرپسندِ ساختِ بشر را جابجا کنند.
تأثیر معماری جنبشی بر تعامل عمومی دارای چند بُعد است. این سبک از معماری حس کنجکاوی و رازآلودگی ایجاد می کند و افراد را به کاوش بیشتر و تعامل با محیط اطراف خود ترغیب می کند. اینکه افراد شاهد تغییر شکل فضاهای عمومی هستند، الهام بخش آنها برای مشارکت فعالانه و حضور در حوزۀ اجتماعی می شود. برای مثال، مرکز فرهنگی Shed در نیویورک، می تواند شکل سازۀ خود را برای پشتیبانی از انواع مختلف فعالیت های عمومی تغییر دهد. این مرکز فرهنگی غیرانتفاعی به عنوان بستری برای آثار هنری اصیل در رشته های متنوع و با مخاطبان مختلف عمل می کند. این ساختمان دارای یک سقف جمع شونده است که امکان تغییر شکل فیزیکی را برای آن فراهم می کند و اجازه می دهد تا برای تطبیق با دیدگاه های بلندپروازانه هنرمندان ، تغییراتی در هندسه و آرایش داخلی ساختمان ایجاد شود.
حرکت نمای بیرونی این سازه تأثیر بسزایی در منطقه ای که در آن واقع شده است، دارد و در مجاورت خود از یک فضای منفی یک میدان شهری می سازد. مرکز فرهنگی ،Shed با ایجاد یک زیرساخت دائمی منعطف، پاسخگوی نیازهای در حال تحول هنرمندان و همچنین پاسخگوی غیرقابل پیش بینی بودن پیشرفت های آینده در مقیاس، رسانه و فناوری است. معماری جنبشی نه تنها استفادههای موثر از فضاهای عمومی را تشدید میکند، بلکه حس تغییرپذیری و غیرقابلپیشبینی بودن را القا میکند و هر بازدید را به تجربه ای منحصربهفرد تبدیل میکند. معماری جنبشی با ایجاد یک محیط مشارکتی، جوامع را گرد هم می آورد، ارتباطات جدید ایجاد می کند و بافت اجتماعی فضاهای عمومی را تقویت می کند.
ساختارهای جنبشی، نه تنها کارآیی فضاهای عمومی را افزایش می دهند، بلکه حس توانمندی و مالکیت را در بین کاربران خود پرورش می دهند. این ساختارها با توانمند سازی افراد برای تعامل و تغییر در محیط خود، به افراد اجازه می دهند تجربیاتشان در این فضاهای عمومی را به اشتراک بگذارند. فضاهای تطبیقپذیر با کاربران به گونه ای ارتباط برقرار می کنند که متوجه شوند نیازها و خواستههای آنها نقش اساسی در بافت شهری جوامعشان دارد و آنها را قادر میسازد تا نقشی فعال در شکلدهی و مشارکت در این فضاها داشته باشند.
موزه محلی وین، با موفقیت احساس مالکیت و تعلق را در میدان عمومی خود ترویج می کند. این فضا ، دارای مبلمان سبک مدولار خیابانیِ ساخته شده از فوم است. کاربران به طور غریزی این مبلمان را برای اهداف کاربردی تطبیق دادند و این مبلمان به سرعت به عنوان یک عنصر ضروری در فضا و یک ویژگی متمایز در میدان و شهر ادغام شد. در حال حاضر، تنوع چیدمان این مبلمان، امکان چیدمان انعطافپذیر، پاسخگویی به نیازهای خاص گروههای مختلف و تغییر نور طبیعی در طول روز را فراهم میکند.
در این مورد، کاربران مستقیماً بر چیدمان مبلمان فضای عمومی تأثیر میگذارند و با افزایش همکاری و مشارکت جامعه، پتانسیلِ پیکربندیهای متنوع گسترش مییابد. همانطور که افراد با یکدیگر هماهنگ می شوند، چیدمان های ایجاد شده به طور فزاینده ای پیچیده و چند وجهی می شوند، که نمونه ای از قدرت دگرگون کننده فعالیت های جمعی در شکل دهی و بهبود فضاهای عمومی است.
پتانسیل سازه های جنبشی برای ایجاد فضاهای عمومی در دسترس، بسیار زیاد است. ادغام موفقیت آمیز این عناصر پاسخگو، مستلزم آن است که طراحان گفتگو با جوامع را حفظ کنند و اطمینان حاصل کنند که نیازها و اولویت های آنها مورد توجه قرار می گیرد. برای دستیابی به فضاهای واقعاً فراگیر، ادغام اصول طراحی جهانی، از همان مراحل اولیه برنامه ریزی ، امری ضروری است. فضاهای عمومی به عنوان قلب جوامع عمل می کنند و مکان هایی را برای تعامل اجتماعی، تفریح و فعالیت های فرهنگی فراهم می کنند. تأثیر ساختارهای جنبشی، بر فضای شهری و زندگی عمومی، عمیق است. با ترکیب دو ویژگیِ سازگاری و اصول طراحی متفکرانه، سازه های جنبشی به طور فعال به ایجاد جامعه ای فراگیرتر و عادلانه تر کمک می کنند.
نویسنده : آنکیتا گاتوپالی
مطالب مرتبط
افراد دارای مهارت در این زمینه
در صورتی که در این زمینه تخصص یا مهارتی دارید، پس از ثبت نام در سایت و تکمیل فرم مشخصات شخصی ، پروفایل خود را به لیست زیر اضافه نمایید .