چرا شهرها باید از کوچکتر شدن استقبال کنند؟
نویسنده : کریستین پالم
عبارت "کاهش جمعیت، سرنوشت آیندۀ ماست" بیش از یک بار در کتاب "شهرهای کوچکتر در جهان در حال کوچک شدن" (چاپ انتشارات جزیره) تکرار شده است. این کتاب جدید توسط محقق برجسته شهری، آلن مالاچ، با جزئیات دقیق و جذاب، به «مشکل هولناک» کوچک شدن شهرها در ایالات متحده و سراسر جهان می پردازد. اما این تنها شهرهای ما نیستند که در حال کوچک شدن هستند ، کشورهایی که آنها را در خود جای داده اند نیز همینطورند. من با مالاچ در مورد ضرورت برنامه ریزی برای این واقعیت جمعیتی جدید صحبت کردم.
کریستین پالم: هر دوی ما در زندگی روزمره خود با مفهوم شهر در حال کوچک شدن آشنا هستیم. شما از شهر روزولت، در ایالت نیوجرسی، نه چندان دور از شهر ترنتون، در دفتر کارتان در بخش مسکن و توسعه اقتصادی ، با من صحبت می کنید. و من در خانهام در دیترویت هستم، جایی که احتمالاً نمونه بارزی از شهرهای در حال کوچکتر شدن است، و شما به طور گسترده روی آن مطالعه کردهاید. با این حال، من کنجکاوم که بدانم چگونه به موضوع کوچک شدن شهرها علاقه مند شدید. به طور ویژه علاقه مندم که بشنوم که چگونه تصمیم گرفتید به این موضوع به عنوان یک موضوع بین المللی نگاه کنید ، نه یک مساله ملی.
آلن مالاچ: در سال 1990، از من پرسیده شد آیا من این شغل را به عنوان مدیر مسکن و توسعه اقتصادی شهر ترنتون، در یک دولت جدید با یک شهردار جوان و به ظاهر متعهد قبول خواهم کرد؟ من این کار را انجام دادم و هشت سال بعد از آن زمان را صرف تلاش برای ایجاد مسکن بهتر، برنامه ریزی، رشد توسعه اقتصادی و غیره کردم. من از درون تجربه کردم که زندگی، کار و تلاش برای ایجاد تغییر در شهری که جمعیت، شغل، درآمد، ثروت و درآمدهای مالیاتی را از دست میدهد چگونه است. و اجازه دهید به شما بگویم، که این تجربه جالبی نیست.
بنابراین، ترنتون را ترک کردم و در چند دهه گذشته کارهای مختلفی انجام دادم، از جمله کار برای بروکینز و بانک فدرال فیلادلفیا و سایر ارگان ها. اما من واقعاً میخواستم مسائل بزرگتری را که در ترنتون مشاهده کرده بودم، درک کنم. به تدریج، این موضوع من را به اروپا و ژاپن برد. و من شروع به درک این مساله کردم: نه تنها شهرهای در حال کوچک تر شدن، در حال حاضر یک پدیده جهانی مهم هستند، بلکه در دهه های آینده به طور چشمگیری افزایش خواهند یافت، زیرا رشد جمعیت و اقتصاد جهان به طور محسوس و قابل اندازه گیری در حال کاهش است. ما در چند دهه آینده شاهد تغییرات زیادی خواهیم بود و یکی از آنها رشد شهرهای در حال کوچک شدن است که به طور فزاینده ای تبدیل به یک هنجار در شهرسازی جهانی می شود.
کریستین پالم: نکته مهمی که شما به آن اشاره می کنید این است که شهرها در بستر کوچک شدن کشورها در حال کوچک شدن هستند.. تنها قسمتهایی از جهان که در دهه آینده همچنان در حال رشد خواهند بود، آفریقا و خاورمیانه هستند. اما آنها به شدت تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار خواهند گرفت. بنابراین ما واقعاً در نقطه بحرانی هستیم. چند مورد از برجسته ترین نکات جمعیت شناختی که می خواهید مطمئن شوید که مردم از آن آگاه هستند، چیست؟
آلن مالاچ : وقتی ما فقط در مورد رشد آفریقا و خاورمیانه صحبت می کنیم... منظورم این است که بخش های زیادی از جهان مانند آمریکای جنوبی و آسیای جنوبی وجود دارند که شاید تا چند دهه دیگر به رشد خود ادامه دهند. اما اگر در درازمدت نگاه کنیم، پس از اواسط این قرن، دیگر فقط آفریقا و خاورمیانه خواهند بود که در حال رشد هستند. اما اولین چیزی که باید بدانیم و فکر نمیکنم حتی همه جمعیتشناسان هنوز این موضوع را درک کرده باشند، این است که به نظر میرسد چیزی در مورد نحوه عملکرد انسان وجود دارد، که اگر چهار چیز یعنی 1. رفاه، 2. شهرنشینی، 3. فرصت های شغلی و آموزشی قابل توجه برای زنان و 4. دسترسی به پیشگیری از بارداری اتفاق بیفتد، نرخ زاد و ولد کاهش می یابد. و هرچه این چهار مورد بیشتر اتفاق بیفتد، نرخ تولد کمتر می شود. و نه تنها نرخ زاد و ولد در نقطهای که جمعیت تثبیت میشود، کاهش نمییابد، بلکه تا زمانی که جمعیت واقعاً شروع به کاهش کند، کاهش می یابد.
نکته دیگر این است که این مساله بسیاری از سیاستمداران را نا امید می کند، چون چه ژاپن باشد چه چین و چه آمریکا، آن ها خواهند گفت: " اوه خدایا! جمعیت ما در حال کاهش است. ما باید مهدکودک های روزانه رایگان فراهم کنیم. ما باید مرخصی خانوادگی بدهیم." و غیره. خوب، همه اینها چیزهای خوبی از نظر کیفیت زندگی انسان ها هستند، اما منحنی را تغییر نمی دهند. آن ها ممکن است یک لکه ایجاد کنند. اما همچنان رشد جمعیت در مسیر منفی خواهد بود. و با این که تا کنون اکثر کشورهایی که جمعیتشان در حال کاهش است در نیمکره شمالی جهان قرار داشتند ، ولی این موضوع در حال تغییر است. چین اکنون به عنوان یک کشور در حال از دست دادن جمعیت خود داده است. در حالی که مناطقی مانند شانگهای یا شنژن به دلیل مهاجرت هنوز در حال رشد هستند، بخش های بزرگی از کشور در حال کوچک شدن هستند. برزیل احتمالا در ۱۵ تا ۲۰ سال آینده به رشد منفی جمعیت خواهد رسید؛ هند در ۳۰ سال آینده یا بیشتر به رشد منفی جمعیت خواهد رسید . و این یک پدیده جهانی است.
البته در حال حاضر مشکل اصلی، مهاجرت است. اگر ایالات متحده همین فردا مهاجرت را قطع کند، احتمالا در عرض کم تر از ۱۰ سال به رشد منفی خواهیم رسید، زیرا به وضوح در این مسیر قرار داریم. اگر مهاجرت را تقریبا در سطح فعلی ادامه دهیم، ۱۰ سال دیگر رشد خواهیم داشت. اما مسیر طولانی مدت برای ایالات متحده رشد منفی خواهد بود، مگر اینکه سیاست های خود را در مورد مهاجرت کاملا تغییر دهیم، ، که البته به این معنی است که شهرهای بسیار کوچک تری وجود خواهند داشت البته تعداد کمی از آنها مانند دیترویت خواهند بود. دیترویت از این منحنی جلوتر است، اما کوچکتر شدن شهرها یک پدیده جهانی است.
با کاهش جمعیت، رشد اقتصادی نیز کاهش می یابد. و این مساله در ترکیب با این واقعیت است که حجم عظیمی از رشد اقتصادی در جهان و ایالات متحده در چند دهه گذشته محصول اقتصاد جهانی بوده است که شکاف های آن در کنار بسیاری چیزهای دیگر در حال خودنمایی است. شک دارم، ولی ممکن است که تغییرات آب و هوایی به برخی کشورها کمک کند. اما این امر به بسیاری از افراد دیگر صدمه خواهد زد و به وضوح تأثیر منفی خالصی بر رشد اقتصادی خواهد داشت. ما بی ثباتی *ژئوپلیتیکی داریم. ما جمعیت پیری داریم. افراد مسن به اندازه کافی مصرف کننده نیستند و به خدمات بسیار بیشتری نیاز دارند که این هم یک عامل دیگر است. نیروی کار کاهش می یابد، زیرا با کاهش جمعیت، جمعیت پیرتر می شود. تقریباً 30 درصد از جمعیت ژاپن بالای 65 سال هستند. یعنی تقریباً از هر سه نفر یک نفر در ژاپن سالمند است. این تقریبا غیر قابل تصور است.
(*ژئوپلیتیک : تأثیرات جغرافیای زمین بر سیاست و روابط بینالملل )
کریستین پالم: ما در کشوری زندگی می کنیم که تنها مترادف برای "توسعه اقتصادی" درآن "رشد" است. اما شما در کتاب خود می گویید که معتقدید می توان طرز فکر کوچک سازی را در پیش گرفت. چه چیزی شما را اینقدر محتاطانه ، خوش بین می کند؟
آلن مالاچ : باتوجه به تمام این موارد، تمرکز روی رشد چندان هم بد نیست. اکنون، این اتفاق نخواهد افتاد! این بدان معنا نیست که برخی مکان ها رشد نخواهند کرد. اما در کل، کم تر و کم تر پیش می آید که چنین اتفاقی بیفتد. بنابراین اگر شما در یک شهر هستید، به خصوص اگر در یک شهر کوچک باشید، شما در نیویورک نیستید، در توکیو نیستید، در پکن نیستید، در جایی نیستید که از میلیون ها مهاجر و میلیون ها دلار سرمایه گذاری آنها لذت ببرید. فرض کنید شما در پیوریا، ایلینوی، یا بتل کریک، میشیگان هستید. نمی توانید روی چند خرده نانی که می توانید از میز جهانی سازی بردارید، برای انجام کاری بیشتر از زنده ماندن حساب کنید. اگر می خواهید شهر یا منطقه شما بهتر از این عمل کند، باید با خود به این فکر کنید که " چگونه می توانیم اقتصاد خود را بیشتر بومی سازی کنیم؟ چگونه می توانیم با منابع انسانی و ابزارهایی که در شهر خود داریم، و با تکنولوژی که وجود دارد، بیشتر کار کنیم تا یک اقتصاد را بومی کنیم و همچنان از منابع جهانی که در آنجا وجود دارد، بهره مند شویم؟ " و من معتقدم که این امکان پذیر است، و به همین دلیل است که محتاطانه، بسیار محتاطانه، خوش بین هستم.
کریستین پالم: فکر میکنم ما در اینجا به مفهوم «محلیگرایی شبکهای» که در کتاب شما آمده است وارد میشویم، درست است؟
آلن مالاچ : بله. در حال حاضر، من یک متخصص فناوری نیستم و در مورد وعدههای بزرگ فناوری بسیار بدبین هستم، و دیدهام که بسیاری از این وعدهها نتوانستهاند اجرایی شوند. اما فناوریهایی وجود دارند که در چند دهه اخیر ظهور کردهاند و فرصت هایی را برای ارتباط یک جامعه با سیستم جهانی ایجاد می کنند که کاملا گیج کننده هستند . در کتابم، من در مورد اینکه شهر پیوریا و دیگر شهرهای غرب میانه، توسط هزاران هکتار زمین کشاورزی خوب و پرآب احاطه شده اند صحبت می کنم. این زمین ها در بیشتر موارد، به کشت ذرت و سویا برای بازار جهانی اختصاص داده شده است. با انجام یک محاسبات ساده، متوجه شدم که اگر 2 درصد از زمین های شهرستان پیوریا را که در حال حاضر برای کشت ذرت و سویا استفاده می شود، بگیرید و آن را به کشاورزی فشرده میوه و سبزیجات تبدیل کنید، می توانید تمام میوه ها و سبزیجاتی را که اهالی شهر پیوریا می توانند بخورند، پرورش دهید. حالا، بدیهی است که این مساله بسیار پیچیده تر از این محاسبات است.به هر حال شما به سیستم نیاز دارید. شما به شبکه های توزیع نیاز دارید. اما نکته اینجاست که همه این فرصت ها وجود دارد. فرصتهای خارقالعادهای نیز برای بومیسازی سیستمهای دیگر وجود دارد. مثل سیستم آموزش از راه دور، که برای بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان بزرگسال به خوبی کار میکند. مثل مراقبت های بهداشتی، تولید در مقیاس کوچک، تولید انرژی و بسیاری موارد دیگر.
کریستین پالم: شما همچنین در مورد شهرهای کم جمعیت تر و سبزتر صحبت می کنید. من بخش سبزتر را درک می کنم. اما آیا میتوانید منظورتان از کم جمعیت تر را توضیح دهید؟
آلن مالاچ: این در واقع، جمله ای است که یکی از دوستان قدیمی من که فیلسوف شگفت انگیز و شهرنشین آنارشیست بریتانیایی به نام کالین وارد بود، به آن رسید. این جمله به نوعی استعارهای بود برای اندیشیدن به شهری که جمعیت کمتر ، ساختمانهای کمتر، فضای سبز بیشتر و فضاهای بازتری دارد. ممکن است بگویید شهرنشینی این ایده را پشت سر گذاشته است. این موضوع به طور ویژه در ایالات متحده صادق است، جایی که شما این مناطق خالی بزرگی را دارید که قبلاً خانه هایی در آنها وجود داشته است. من فکر می کنم ما فرصت های شگفت انگیزی برای ایجاد شهرهای سبزتر داریم، که نه تنها برای سلامت محیط زیست شهرهای ما و کل کشور ما بسیار مهم هستند، بلکه می توانند به طور چشمگیری کیفیت زندگی در شهرها را بهبود ببخشند. آیا میتوانیم شبکههایی از فضای باز بین محلهها ایجاد کنیم تا همه بتوانند 5 تا 10 دقیقه در فضای سبز زندگی کنند؟
من در کتابم چند صفحه ای در مورد مشکل سرریز فاضلاب ترکیبی صحبت می کنم. این یک مسئله عجیب است، اما یک مشکل بزرگ برای شهرها است، و شما می توانید آن را به روش هایی حل کنید که هزینه کمتری داشته باشد، از نظر زیست محیطی سازگارتر باشد، و در واقع کیفیت زندگی را با استفاده از فضای باز به عنوان راهی برای منحرف کردن آب های سطحی از سیستم فاضلاب افزایش می دهد. به نظر من، در مورد این موضوع بی فکری شده است. بنابراین کاهش جمعیت میتواند فرصتی برای شروع به فکر کردن درباره این سوال باشد: چگونه شهرهایمان را بهعنوان شهرهای سبزتر، کم جمعیت تر و بهتر تغییر شکل دهیم؟
کریستین پالم: اگر اشتباه می کنم، مرا تصحیح کنید، اما این کتاب مطرح کنندۀ یک ایده فکری نیست. شما واقعاً معتقدید که ما می توانیم شهرهای کوچکتر را بپذیریم. با تمام این اوصاف شما که احتمالا کار در حوزه توسعه اقتصادی و کار با بوروکراسی را تجربه کرده اید، چگونه می توانید این خوش بینی را داشته باشید؟
آلن مالاچ : من نمی دانم. منظورم این است که تا حدودی شاید ذات من اینگونه باشد باشد. اینکه به گمان من وقتی پای یک کار درست به میان میآید، من نمیتوانم بر این باور که باید تغییر کنیم، غلبه کنم. ما نمی توانیم در دنیای تغییرات آب و هوایی، کاهش رشد و غیره ، با وضعیت موجود پیش برویم و انتظار داشته باشیم که همه چیز درست شود. من فکر می کنم افراد بیشتری در حال درک این مساله هستند. این یک حرکت جمعی نیست که همه به یکباره همه کارها را انجام دهند، اما فکر میکنم بخشهایی از استراتژیهای محلی آینده در حال حاضر نمایان شدهاند، و فکر میکنم به تدریج رشد خواهد کرد. حداقل، من امیدوارم اینطور باشد.
مطالب مرتبط
افراد دارای مهارت در این زمینه
در صورتی که در این زمینه تخصص یا مهارتی دارید، پس از ثبت نام در سایت و تکمیل فرم مشخصات شخصی ، پروفایل خود را به لیست زیر اضافه نمایید .