چگونه هوش مصنوعی همه را طراح بهتری خواهد کرد: هوش مصنوعی برای بهتر یا بدتر شدن
how ai will make everyone a better designer for better or worse
مهندس مارال شایق | یکشنبه, 14 بهمن,1403
هوش مصنوعی و محیط انسان ساخت: اتصال بین فناوری، طراحی و هویت فرهنگی
هوش مصنوعی در حال تغییر شکل چشمانداز معماری است و ابزارهایی را ارائه میکند که خلاقیت را افزایش میدهند، روند کار را ساده میکنند و فرآیندهای طراحی را بازتعریف میکنند. هوش مصنوعی امکانات جدیدی را از کمک در برنامه ریزی شهری گرفته تا پردازش ایده و تجسم خانه ها، برای معماران، طراحان و حتی افراد غیر حرفه ای فراهم می کند. با این حال، با رایجتر شدن خروجیهای تولید شده توسط هوش مصنوعی، نگرانیهایی در مورد احتمال تولید طرحهایی با ظاهر کلی شبیه به هم و یا ناپدید شدن مهارتهای طراحی سنتی پدیدار میشوند. این چالشها ما را به بررسی انتقادی چگونگی تکمیل خلاقیت انسان و پیامدهای اخلاقی پیرامون تالیف، اصالت و حقوق مالکیت معنوی در این عصر دیجیتالی که به سرعت در حال تحول است، سوق می دهد.
ما به طور خلاصه، مقالاتی را بررسی خواهیم کرد که به نقشهای فعلی و آینده هوش مصنوعی در معماری و طراحی میپردازند. این مقالات به روش هایی می پردازند که هوش مصنوعی در آنها به تولید ایده ها و مردمی سازی فرآیند طراحی کمک می کند. همچنین به پتانسیل هوش مصنوعی برای بهینهسازی برنامهریزی شهری و در عین حال رسیدگی به محدودیتهای آن، مانند خروجیهای تکراری و معضلات مربوط به حق ماکیت معنوی، توجه میکنند. این مقالات توانایی هوش مصنوعی در تجسم خانههای امروزی در سراسر جهان را بررسی می کنند و پتانسیل هوش مصنوعی را برای تبدیل کردن همه افراد به یک طراح، نشان میدهند و خاطر نشان می کنند که معماران منطقی در حال حاضر به دنبال هوش مصنوعی هستند تا از قدرت دگرگونکننده آن به نفع خود استفاده کنند.
در ادامۀ این مطلب و در این سری مقالات که در پست های بعدی منتشر خواهیم کرد، با ما همراه باشید تا با بحث ها و ایده های مطرح شده دربارۀ نقش هوش مصنوعی در روند فعلی کار ما و اینکه چگونه هوش مصنوعی می تواند بر کار معماری در آینده تأثیر بگذارد، آشنا شوید.
چگونه هوش مصنوعی همه را طراح بهتری خواهد کرد: هوش مصنوعی برای بهتر یا بدتر شدن

معرفی نرم افزار هوش مصنوعی، از بسیاری جهات این حس را ایجاد کرده است که ما در دنیایی زندگی می کنیم که توسط رمان های علمی تخیلی پیش بینی شده است. ما معمولاً بر این فرض استواریم که کامپیوترها هرگز قادر به طراحی نخواهند بود. اما اکنون، آن زمان فرا رسیده است و فرصتی برای مقابله با نقاط مثبت و منفی این فناوری های جدید به وجود آمده است.
نرم افزار طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی، این پتانسیل را دارد که به طرز چشمگیری کیفیت طراحی تولید شده توسط حرفه معماری را افزایش دهد و به ویژه در بالا بردن کیفیت طراحی شرکت های متوسط، مؤثر خواهد بود. این امر به دلیل سه موردی است که طی 60 سال گذشته در روش طراحی ما تکامل یافته است.

اول اینکه، ما اتکا و اعتماد خود را به مفهوم سازی مبتنی بر زبان در طراحی عمیق تر کرده ایم. دوم، ما به عنوان یک حرفه، با تلاش زیادی به سمت مدلهای عملی طراحی مشارکتی حرکت کردهایم. و سوم اینکه، تقاضای بیشتری برای طراحی هایی وجود دارد که به نیازهای انسان تحت تاثیر عواطف، پاسخ دهد. نرم افزار هوش مصنوعی موجود در حال حاضر به ویژه در پشتیبانی از این موارد در طراحی قوی است، و ما می توانیم به طور منطقی انتظار داشته باشیم که نرم افزارهای آینده ابزار جانبی قدرتمندتری باشند.
چیزی که باید دید این است که آیا هوش مصنوعی در نهایت یک چیز خوب است یا بد. نکات قابل توجهی وجود خواهد داشت. اینکه ما به عنوان یک متخصص، چگونه «کیفیت طراحی»، نقش لمس انسان، و اهمیت دیدگاه را اولویتبندی یا حتی تعریف میکنیم، در تحلیل نحوه استفاده از این ابزارها و اینکه چگونه می خواهیم به عنوان یک کار تخصصی در خدمت بشریت و شاید در خدمت همه موجودات و سیستم های زنده تکامل بیشتری پیدا کنیم، بسیار مهم خواهد بود. این موضوع هم در مورد ابزارها و هم در مورد گرایشهای به روز جامعه صدق می کند.
۱- طراحی مبتنی بر زبان
زمانی بود که موازنۀ بین ایده و فرم ساخته شده، وابسته بطرز تفکر شخص بود. معماران خود را هنرمند و آثارشان را هنر کاربردی می دیدند. اساساً مدرنیسم این موضوع را با تأکید بسیار بر مفهوم و «ایده اصلی» به چالش کشید.

ونتوری طرحهای «چشم نواز» در هم تافته و بی تناسب در معماری را سطحی می دانست. ما اولویت حل مسئله را مطرح کردیم. به این معنا که می توانیم صد سال اول مدرنیسم را به سمت معماری انتزاعی و ایدهها ببینیم. این توازن مجدد، توانایی حرفه معماری را برای ارائه ساختمان های کاربردی و مفید بسیار بهبود بخشید. اما در طول مسیر، ما به سمت فرآیند طراحی مبتنی بر زبان حرکت کردیم و از فرآیند بصری مبتنی بر فرم فاصله گرفتیم. ما اکنون حول محور "شکل دادن به ایده ها" گرد هم می آییم. این تغییر همچنین منجر به تأکید بیشتر بر تجزیه و تحلیل عینی و ارزشها شده است، در حالی که اگر عمیقاً نسبت به ارزشهای ذهنی مشکوک نباشیم، کماهمیت جلوه داده میشود. استفاده از کلمات، یک قالب طبیعی برای طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی است.
ما همچنین فرآیند طراحی خود را از یک فرآیند آنالوگ دستی که با استفاده از طراحی، مدل های فیزیکی و زوایای دید انجام می شد به سمت طراحی تقریباً دیجیتالی که مدل سازی سه بعدی (مانند FormZ/Revit) و رندرینگ (مثلاً Lumion/V-Ray) را در بر می گیرد، تغییر داده ایم. در همه اینها هنوز هم یک انسان فرم را به صورت دستی ایجاد می کند. به تازگی شرکت نرمافزار Generative Design امکان فرمسازی مبتنی بر معادله را فراهم کرده است(بهعنوان مثال، نرم افزارgrasshopper)، که فرآیندی مبتنی بر طبقه بندی را آغاز میکند. این موضوع اکنون به طراحی هوش مصنوعی تبدیل شده است(به عنوان مثال، میدجورنی) ، جایی که هوش مصنوعی فرم را بر اساس درخواستهای زبان طبیعی میسازد. به زودی می توان آینده ای را دید که در آن خروجی های کار هوش مصنوعی در قالب یک مدل سه بعدی شکل می گیرند و نقش تیم طراحی در درجه اول سازماندهی این موارد است.
در حال حاضر، شکاف گسترده ای میان کلماتی که به آنها فکر می کنیم و اشکالی که ایجاد می کنیم، وجود دارد. فرآیند طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی، ما را به چالش میکشد تا از «تناسب» بیشتر بین این دو اطمینان حاصل کنیم، زیرا زمانی که کلماتی را برای ایجاد یک طرح کلی استفاده میکنیم، میتوانیم فوراً نتایج را ببینیم. در یک فرآیند مبتنی بر هوش مصنوعی، ما فقط به اندازه کلماتی که برای رویاپردازی استفاده کرده ایم و اشکال حاصل از آن کلمات، خوب خواهیم بود. کار کردن با کلمات و مفاهیم بسیار آسان تر از جنبه های مربوط به تصور کردن یک فرم است.
2- طراحی و مدل سازی مشارکتی
در طول قرنهای اخیر، معماری عمدتاً از یک طراحی «قهرمان محور» پیروی کرده است، اینکه رویاگرایی یک فرد که اغلب مرد است، و بدون کمک دیگران فرمهای الهامبخش را خلق میکند. اما در حقیقت با در نظر گرفتن تعداد فراوان آدم هایی که برای طراحی و ساخت ساختمان ها و شهرها لازم است، موضوع هرگز به این سادگی نبوده است،. در طول 60 سال گذشته، ما از نظر فلسفی به سمت مدل سازیهای مشارکتی حرکت کرده ایم.

به نظر می رسد که ما در مرحله میانی درک پتانسیل طراحی و مدل سازیهای مشارکتی هستیم. هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. مخلص کلام اینکه، شاید بهتر باشد از طریق درک ارزشمندی ها و محدودیتهای هر رویکرد، اثربخشی پذیرش نظرات و کار مشارکتی را بررسی کنیم. در یک فرآیند طراحی و مدل سازی مشارکتی عادلانه، همه می خواهند شرکت کنند و هر کسی می تواند یک طراح باشد. محدودیت هایی برای این هدف وجود دارد، اما هوش مصنوعی ممکن است بتواند کمک های قابل توجهی در این زمینه ارائه دهد.
یکی از نقاط قوت هوش مصنوعی این است که می تواند به عنوان یک "قلم بدون دستور کار" عمل کند. کسی که قلم، یا ماوس را در دست دارد، حتی در یک محیط بسیار مشارکتی هم، باز اوست که طرح را کنترل می کند. وقتی انسانی این کار را انجام می دهد، به صورت تلویحی و ناپیدا، دستور کار وجود دارد. با استفاده از قلم هوش مصنوعی، هیچ تضاد شخصیتی وجود ندارد، قلم هوش مصنوعی شخصیت دستوردهنده یا مطیع ندارد. هوش مصنوعی به میزانی که از آن درخواست میشود، عمل میکند و ثابت کرده است که میتواند این کار را با سرعتی بسیار بیشتر از یک انسان انجام دهد. در شرایط بسیار مشارکتی، ایجاد گزینه های متعدد سریع و مقرون به صرفه برای دریافت بازخورد مناسب از گروه بسیار مهم است. در یک محیط آنالوگ، بسته به اندازه تیم، ممکن است انتظار داشته باشید 1 الی 3 ایده در طی مدت زمان یک الی دو هفته بررسی شود.
یک فرآیند طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند بیش از 20 تا 30 گزینه را در همان مدت زمان ایجاد کند. این امر اجازه می دهد تا قبل از اتمام مرحلۀ طراحی، طیف وسیع تری از نظرات و ایده ها همراه با جزئیات بیشتر در نظر گرفته شوند. این موضوع، فرهنگ ساماندهی را تقویت می کند، که در حال حاضر جنبه اساسی یک فرآیند مشارکتی است ولی در عین حال، شکاف قابل توجهی بین دیدگاه "انسانی" و توانایی های طراحی و مدل سازی ماشین ایجاد می کند. هر چند که این سوال پیش می آید که «محتوای مبتکرانه» چیست، اما در یک محیط مشارکتی، این مفهوم ذاتاً کنار گذاشته میشود. این ما هستیم که باید قضاوت کنیم آیا ساخت و ساز با یک ایدۀ ماشینی، به جای ایده های شگفت انگیز انسانی، چیز خوبی است یا بد.
3- تاثیر احساسی
• هوش مصنوعی می تواند به افزایش کیفیت توانایی معماران سطح متوسط برای انجام یک طراحی موثر کمک کند.
• هوش مصنوعی از پایگاه داده وسیع تری استفاده می کند و می تواند برای ارزش گذاری و اولویت بندی فرهنگ های خاص و مراجع رسمی آنها برنامه ریزی شود و بسته به کلماتی که وارد آن میشود، میتواند «صرفا یک تصویر خوشایند ایجاد کند» یا قاعده مندتر شود.
• هوش مصنوعی طرح را بر اساس کتابخانه تصاویری که که در اختیارش قرار می گیرد، ایجاد می کند. در حال حاضر هوش مصنوعی نظارت کیفی نمی کند، بلکه کیفیت تحت تأثیر سطح نظارت ارائه شده توسط افرادی است که پایگاه داده را جمع آوری می کنند.
• هوش مصنوعی اساساً از این منابع استفاده می کند. یک کتابخانه غنی از منابع طراحی را تصور کنید که شامل مواردی است که هرگز ندیده اید اما کیفیت بسیار بالایی دارند. هوش مصنوعی می تواند از آن مراجع استفاده کند و چیزی را که برای شما و شاید کل تیم شما غیرمنتظره است را ایجاد کند.

نکته منفی این است که در حال حاضر هوش مصنوعی به همان روش انسان ها "نوآوری" نمی کند. بسیاری از مردم این موضوع را به چالش کشیده اند که آیا هوش مصنوعی می تواند محتوای " مبتکرانه " ایجاد کند. با این حال، هوش مصنوعی تلفیق های عجیب و غریب و غیرعادی ایجاد می کند که به نوعی الگوهای طراحی انسانی را تقلید می کنند. تجربه ما از محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی این است که می تواند پیوسته برای عموم مردم "دوست داشتنی" باشد. به طور کلی هوش مصنوعی طرح هایی همراه با تاثیر احساسی ایجاد می کند و اینکار را اغلب به روش هایی انجام می دهد که یک طراح معمولی ممکن است به آن فکر نکند. اکثر طرحهای آیندهنگرانه ای که در مورد دهههای 50 و 60 از برنامههایی مانند میدجورنی دیدهایم، کاملاً قانعکننده هستند و به شدت در رسانههای اجتماعی محبوب شده اند. این امر به ما امکان می دهد تا مجموعه بهتری از ابزارها را برای طراحی در جهت منافع عمومی طراحی کنیم.
4- ارتباط انسانی
بحث در مورد هوش مصنوعی، سؤالات با اهمیت بسیار دیگری را برمی انگیزد. شاید در رابطه با طراحی معماری، یکی از برجسته ترین این سوال ها، موضوع «تصور» باشد. در حال حاضر " تصور" اغلب به عنوان ترکیب عجیب و منحصر به فرد انسانی از طرح و ایده هایی دیده می شود که غیرمعمول و غیرمنتظره هستند. تصورات نوآوری ایجاد می کنند (چیزی که قبلاً دیده نشده است) یا به طرز درخشان و قانع کننده ای چیزهای متفاوت را هماهنگ سازی می کنند(چیزهایی که به روشی ترکیب شده اند که قبلاً انجام نشده است).

من(نویسنده مقاله) به عنوان یک هنرمند تمایل دارم به هنر به عنوان "عمل به اشتراک گذاری انسانیت شما از طریق یک قالب بیانگرانه" نگاه کنم. برخی دیگر ممکن است این نظر را داشته باشند که هنر تجربه کردن یک مفهوم در قالبی بیانگرانه است. از همه مهمتر، برای هر دو دیدگاه بیننده مهم است. این گونهای از یک پارادوکس فلسفی قدیمی است: "اگر بیننده نتواند تفاوت را تشخیص دهد، آیا مهم است که طرح چگونه ایجاد شده است یا کدام یک معتبرتر است؟"
در لایۀ عمیقاً شخصی، هنوز هم این موضوع برای من مهم است. من هنوز مشتاق ارتباط انسانی هستم. من هنوز از بیننده و از چیزهای غیرمنتظره الهام میگیرم و برای طبع لطیف شرایط انسانی، با همه شکوه و جلال به خطر افتاده آن، ارزش قائل هستم. این ارتباط انسانی در نحوه برخورد و واکنش ما به شرایط انسانی است. در جایی که نقطه مطلوب اتفاق می افتد، جایی که هنر و معماری به یاد ماندنی خلق می شود و در بیشتر چیزهایی که ساخته می شوند. ولی ما به خودمان اجازه نمی دهیم که این موضوع را دربارۀ معماری بیان کنیم و شاید هوش مصنوعی فقط تا زمانی که مایل به بازگشت به این ارتباط انسانی نباشیم، بتواند کمک کننده باشد.
گالری تصاویر
مطالب مرتبط
افراد دارای مهارت در این زمینه
در صورتی که در این زمینه تخصص یا مهارتی دارید، پس از ثبت نام در سایت و تکمیل فرم مشخصات شخصی ، پروفایل خود را به لیست زیر اضافه نمایید .
